شعر(شهادت مولا)
ای پیـک داغ و درد کجا میـروی مرو
ای بوستـان زرد کـجا میـروی مـــرو
امروز کوفه چهره ی نامردمی گـرفت
مـردافریـن مـرد کجـا میـروی مـــرو
یک تیغ ازچه رو رمقت را بریده است؟
نــام اور نـبــرد کجــا میــروی مـــرو
ای داغ داغ فاطمهسلام الله علیها ای دل کباب زهر
جـان سـلام وبرد کجـا میروی مــرو
باچـاه راز گفـتی و بـا من نگـفـته ای
غم بادلت چه کرد؟کجا میروی مـرو
امشب چرا سـراغ یتیـمان نمیـروی؟
بابای کوچــه گرد کـجا میـروی مـرو
شمشیرهم به یادتوخون گریه کردو گفت
ای ذوالجـلال فـرد کجا میــروی مرو
اتشفشان غصه ی جانسوزفاطمه
ای لحظه لحظه سرد کجامیروی مرو
امشب بریز مهره ی میدان کربلا
در عاشـقای نـرد کجا میــروی مرو
ک.منت
× خانقاه ما زمین کربلاست